نویسه جدید وبلاگ

لحظه های ناب زندگیم در پیچ و تاب کودکیم گم شد

دوستانم را روزگار گرفت

عشقم را عاشق دیگری ربود

و خدایم را خودم کشتم

ما ماندیم و سیگاری کنج لب و

تلخی چای بی قند

"خش خش برگهای زرد"




نویسه جدید وبلاگ

دست ات را به من بده
دست های تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن می گویم
به سان ابر که با توفان
به سان علف که با صحرا
به سان باران که با دریا
به سان پرنده که با بهار
به سان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های تورا دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست




گزارش تخلف
بعدی